لطفا در هیات امنای مساجد مهرآباد و شورایاری هایش مطرح فرمایید. متشکرم

به قول طب سنتی ها ماه حزیران وقت حجامت است. دیروز رفته بودم برای حجامت .  شب هم منزل پدری دعوت بودیم. از در که رفتم تو و مادرم فهمید که صبح حجامت کردم سریع یک لیوان شربت شیره درست کرد، بعدش شربت زعفران برایم آورد . گفت هندوانه برایت خوب نیست رفت چند تا خرما آورد کمی حلوا از یخچال برداشت گفت بخور برات خوبه . رفت سراغ کمدش و چند تا پسته پوست گرفت داد به خوردم،  گفت خون دادی ضعف می‌کنی ... انگار تیر خوردم و خون ازم رفته ، موقع شام گفت اگه می دونستم حجامت رفتی فسنجون میذاشتم. خانمم گفت نگاه کن مادری رو.

همین دیروز 175 تا شهید غواص آوردند که فکر کنم مادر خیلی هاشان زنده اند. از ما که دو تا لیوان خون رفته بود مادرم مثل مرغ بسمل این سمت و آن سمت خانه، خودش را میزد تا چیزی پیدا کند  که بچه ام خون داده ، ضعف نکند . کسانی پیش مادرها آمده اند آن هم پس از سالها که هم غم دوری شان را مادرها دارند و هم باید خیلی کارها بکنند، آخر بچه هاشان جان داده اند . جوانان بلندهمت غیور .  هرچند جامعه را قهرمان زنده می سازد ولی پشتوانه فرهنگی قهرمانان، قهرمانان گذشته اند،  بزرگانی اند که برای اعتلای جامعه به بزرگی یک تاریخ پر کشیده اند. یادشان تا ابد گرامی.

+++

چند وقت پیش در انتخابات شورایاری محل شرکت کردم در همین مهرآباد و رای هم نیاوردم . منظورم از شرکت در آن انتخابات پیگیری مطالبات مردم محل بود بنا داشتم جوری با دوستان سازماندهی شده حرکت کنیم که خیری به مردم برسد. به عنوان شورا یاری از همه مراجع ذیربط پیگیری خواسته مردمی را بکنیم که صبح تا شب در گیر نان خانواده اند و اینقدر مشکلات پول کثیف را دارند که نمی توانند چشم بگشایند و به حقوق اجتماعی و مدنی و فرهنگی شان بیاندیشند . کسی هم نیست که وجدان بیداری باشد ببیند که محله ای که در این 20 ساله اخیر، با کوچه هایی که نهایت 50 پلاک داشت حالا هر پلاکش شده 4 یا هشت خانوار.  خانوار ساکن در مهرآباد به همین حساب سرانگشتی خیلی ساده حداقل 5 برابر شده اند . در حالی که آمار رشد جمعیت ایران دارد به صفر نزدیک می شود با  درایت مسئولان و بزرگان و عقلای محل ، جمعیت مهرآباد چند برابر شده است .

جای خوشحالی اش اینجاست که  همه رفته اند شهرداری عوارض داده اند مالیات داده اند و آنها پول همه چیز از قبیل آموزش و پرورش و پارکینگ و فضای سبز و ... را ازشان گرفته اند تا جواز خانه آنها را به مجتمع ساختمانی چند واحده تبدیل کنند.  پول را گرفته اند ولی ارائه خدمات خیر. چه خدماتی؟  کدام خیابان مهرآباد، در این چند ساله مطابق افزایش جمعیت پهن تر شده است ؟ مهرآباد از آن اولش هم یک پارک شمشیری را داشت الان نیز هم. بعد از ظهرها که وارد پارک می شوی اصلا حس گردش در فضای سبز را نداری چون آنقدر جمعیت در آن دارد لول می خورد که چشمت به دار و درخت و سبزه ای نمی افتد ،  صندلی پارک ها که پر می شود مردم دل خجسته میایند روی چند متر سبزه می نشینند که از فضای سبز و تفریحگاه محل لذتی ببرند . مدارس مهرآباد  همانهایی اند که مرحوم نظام مافی ساخته و وقفش کرده یکی دوتایی هم که ساخته اند در زمین تفریحی مثل زمین فوتبال چهاردیواری  بنا شده، یک مسجد در محل اضافه نشده، یک فرهنگسرا با توجه به کنسرو این همه جمعیت در محل بنا نکرده اند، یک سینمایی، یک میدان میوه تره باری.... فقط پولش را از مردم گرفته اند ولی چون کسی مطالبه ای نداشته و بزرگان محل دور بزرگی کردن در کارهای خودشان جمع اند و نهایت کاری که کرده اند صدقه ای جمع کرده و نانی به دست ندارها برسانند ، دسته بزرگی در عاشورا راه بیاندازند و ناهار و شامش بدهند و زیرآب هم را بزنند و برای ضایع کردن آن یکی شان، لابی و سیاست ورزی نمایند و در کاسه هم بگذارند و به اسم امام زمان راه مردم را ببندند پا روی حق الناس بگذارند و بجایش شیرینی و شربت پخش کنند و دعا کنند که امام زمان زودتر بیاید و حق مظلومان را بستاند و  ... عقلشان به خواسته ها و کارهای مانده زمین اهل محل شان نرسیده است. کار بزرگ فکر بزرگ می خواهد و آنها هم فکری و حرکتی نکرده‌اند.

 اگر من در یکی از همین هیات امنا ها بودم  بعد از اینکه کلی نامه می نوشتم و امضا جمع می کردم در خصوص انرژی هسته ای و شیفت های کاری فردو و مردم مظلوم اینجا و آنجای جهان و در خصوص هولوکاست و بانک جهانی اعلامیه صادر می کردم، می رفتم سراغ مطالبه چنین خواسته های بر حق زمین مانده مردم محله ام . یک نامه نگاری که امضای مردم محل را دارد، تائید هیات امنا و شورایاری  را داشته باشد و پیگیری  پشت پیگیری، تجمعی، اعتراضی ، آخر پولش را که از خودمان گرفته اید ، مگر چشم ندارید که محل، دیگر جای سوزن انداختن ندارد ، کدام عاقل بینایی در کوچه چهارمتری جواز 5 طبقه و بیشتر می دهد که داده اید و صدایی از مردم در نیامد . مگر نمی بینید که مردم دارند از سر و کول هم بالا می روند، مگر نمی دانید این همه جمعیت، مدرسه می خواهند، تفریح می خواهند ، حقوق اجتماعی و انسانی دارند ، ،مگر نمی‌شود مگر مهرآباد کم شهید داده ، مگر در این کوچه پس کوچه ها خانواده های شهید زندگی نمی کنند . ......

و بزرگان محترم مهرآباد بعد از انجام تمام فرائض یاد شده گمان کنید اینجا هم مردم مظلومی هستند که پولش را داده اند ولی حق شان را نداده اند.  و چه ربطی دارد به بزرگان و عقلای محله و مسجدی که این همه بار زمین مانده می بینند این همه فساد و آلودگی از انباشت این همه آدم را به نظاره نشسته اند بعد مثلا  رگ غیرت هسته ای شان متورم می شود؟ خنده دار نیست؟

کاش اینطور نباشد که دست بزرگان محله در کاسبی همین حقوق مردم بوده باشد که واویلتا. و همین عزیزان خودشان قطعه ای از پازل به هم پیچیده بی فکری و دلالی همین امور.  اگر نفهمیم مردم را و خواسته ها و نیازهایشان را ، دیری نخواهید پایید که مساجدمان می‌شوند خانه سالمندان دینی و تفریح گاهایمان شبیه سرگردنه های قدیم.

شبییه دوستی خاله خرسه رفتار کرده  کسی که دوستدار نظام است و برای خواسته های مردم تلاش نمی کند . باز می گویم  حکومتها را مردمش نگه می دارند و برای حفظ نظام، اوجب واجبات رسیدگی به خواسته ها و نیازهای بر حق مردم است. مردم ، منظور کل آدم های محله است خوب وبد و مسجدی و غیر مسجدی و فقیر و غنی اش.  اگر در این محل توانستی از حقوق مردم ات دفاع کنی ، برای مطالبه آن تلاش کنی به این جا و آنجا سرک بکشی، نامه بنگاری، پیگیری کنی و فریاد بکشی آن زمان است که نظام درست می شود و خون آن شهیدان که گفته شد پامال نمی شود. کل خواسته رهبری این است که دوستدارانش طوری کار کنند و بیاندیشند که مردم ،کارآمدی حکومت دینی را ببینند . خیلی از آقایان، بی خیال محله هایی شبیه مهرآبادند چون مردمش نه پولی دارند که جذاب باشد و نه عنوان و سمت و جایگاه اجتماعی که برای به دست آوردن دلشان به این محله ها هم نگاهی بیاندازند. اگر وزیری، وکیلی، صاحب عنوانی در این محله بود طور دیگری رفتار می شد حالا که نیست نباید نشست و دست به دست گذاشت و زیرآب همدیگر را زد که، باید دنبالش دوید فریاد کشید تا مردم ببینند که دوستداران نظام که درهمسایگی شان هستند چطور برای حقوق آنها دارند تلاش می کنند و تاثیر و  کارآمدی دوستداران نظام را در کیفیت زندگی شان ببینند .

این کارها که در این مقال ازآنها یاد کردم نه پولی می خواهد نه خیابان غُرق کردنی، نه میکروفون و دستگاه چندین میلیونی ، نه سفره بزرگ و نه مصالح و تیرآهن و بتن و از این چیزها. فقط چند تا آدم دلسوز و پاشنه کفش کشیده و از جان گذشته و عاقل و فهیمی  شبیه همان غواص ها که بفهمند نیاز امروز مردم چیست، کجا دارند به حقوق مردمش تجاوز می‌کنند و چگونه باید دفاع کرد از مردم و چگونه حقوق شان را زنده کرد اگر لازم شد جانش را هم بدهد اگر جان نمی دهد حداقل مردمش را به چند خواسته دنیوی نفروشد.  خودش را بیاندازد در امواج سرد و متلاطم اداره جات و سازمانها تا بتواند با چنین ایثاری، لبخند رضایت بر قلب مادر پیر دلسوخته شهیدی بنشاند تا دلش خوش باشد که پسرش رفت ولی پسرهای دیگری هستند که به درستی و درایت می توانند از اسلام و مردم دفاع کنند....

+++

پیشاپیش ماه مبارک رمضان مبارک . من هم مثل شما دعوتم به این مهمانی بزرگ . کاش نشست و برخاستم باعث آبروی میزبانش نباشد.

+++

همین اولین روز دعای وداع ماه مبارک را دوره کنیم که چشم بر هم بگذاریم  خیلی زود می‌گذرد.