...

سلام ، آمدم تا باشم

سلام ، آمدم تا باشم

طبقه بندی موضوعی

قاسم آباد(24)

شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۱۱ ب.ظ

جیمز مارش سال گذشته میلادی فیلمی ساخت به نام The Theory of Everything  فارسی اش می‌شود نظریه همه چیز .در این فیلم به زندگی بیشتر شخصی و خانوادگی استفان هاوکینگ - کیهان شناس مشهور انگلیسی-  پرداخته که هنوز هم زنده است. نظریات او انقلابی در کیهان شناسی راه انداخت او با تمام توانایی علمی اش، بیماری نادری دارد که عضلات بدن او را از کار انداخته حتی حرف هم نمی‌تواند بزند. کامپیوتری ساخته اند که او می تواند بوسیله او حرفها، خواسته ها و نظریاتش را بیان کند با ویلچری  هوشمند . او  قلب و مغزش کار می کند برایش همین دو عضو کافیست که جهان را به تکاپو وادارد. زندگی کسی که روی ویلچر زندگی می کند و قدرت حرکت ندارد نمی تواند فیلم جذابی باشد ولی این فیلم ، اینگونه نیست، خیلی انرژی دارد. عشق مردی را به زندگی، به علم ، به پیشرفت نشان می‌دهد و باز برای همه ثابت می کند که توان بدنی و جسمانی لازمه پیشرفت نیست.  عشق است که در دار دنیا سلطنت می کند . قلب عاشقش است که باعث شده تمام عالم امکان برای او کار کند.  قلب عاشق‌ها این طور است .... ولی به قاسم آباد چه؟

دنیای آنها استفان هاوکینگ دارد که قدرت عشق را نشان می دهد و ثابت می کند،  دنیای قاسم آباد ما هم امید حکیم زاده را .

 سالهاست با هم دوستیم . حدود بیست سال. از آن زمان که نوجوان سرپا و پر جنب و جوشی بود تا حالا که جای پاهایش چرخ های ویلچرند که جسم او را می برند و می آرند و در این گذر زمان ذره ذره تحلیل رفتن قوای او را شاهد بودم . برای من که دوستشم خیلی سخت گذشته .

 زمانی نتوانست بدود ، کم کم برای آمدن مسیر ها زمان زیادی صرف می‌کرد بعدش از عصا و دیوار کمک گرفت حالا  نشسته ، چون که ایستادن اش امکان ندارد. هجوم ویرانگر ام اس ، قدرت را از عضلاتش گرفت  تا بر توان جسمانی اش غلبه کرد.تنش توان ایستادن ندارد ولی قلبش چرا، ایستاده، سرحال و پرقوت مثل همان زمان نوجوانی اش. هر روز هم محکم تر از قبل. قلبش جوان مانده و رو به جوانی .

حالا دوستان می روند دنبالش می آورندش، چون می خواهد بیاید ، چون اراده آمدن دارد، چون دلیل آمدنش بسیار قوی تر از ماندن در خانه اش است . چون عشق هر حد و مرزی را برمیدارد. چون حرکت که به پا نیست به قلب ، همانطور که دیدن فقط به چشم نیست همانطور که شنیدن فقط به گوش نیست همانطور که حس کردن فقط به لمس نیست . اراده اوست که عالم امکان را به تکاپو وا میدارد . قلب عاشق ها اینطور است.

 بغلش می کنند روی ویلچر می گذارندش، می آورندش هیات، بغل می کنند تن نحیفش را می گذارند  در هیات تا انتهای  برنامه هیات . وقتی که هیات  تمام می شود این امید است که می رود به خانه اش .  

 هر برنامه هیات را هست . توان جسمانی اش نیست ولی قلب عاشقش چرا. آن چه که دارد به دنیا سلطنت می کند قدرت عشق است ...

 خیلی از دوستان در این بیست ساله آمدند، طیف دوستان و همسالان امید خدارا شکر همه سالم اند و توانا.  به هر بهانه ای رفتند و دیگر نیامدند، سست شدند، یکی در میان شدند، توقعاتشان بزرگتر از هیات شد، حاشیه هایی را که فکرش را نمی کردند بر آنها غلبه کرد اصل به حاشیه رفت و حاشیه حکومت کرد، دنیای خواسته هاشان تغییر کرد مثل خود من . امید ، زن دارد و دو تا بچه دوقلوی بازیگوش ، خرج زندگی دارد ولی اینها بهانه نیامدنش نمی شود. همینها که بهانه بزرگ ماست. با آن که توان جسمی اش هست ولی نیستیم  .  پای آمدنش هست ولی قلب استوارش نه . وآنچه که در دار دنیا سلطنت می کند قدرت عشق است .

 بهانه برای لاف زن هاست، بهانه برای مثل منی که حس و حوصله قبل را  ندارم است،  ظهور توجیه و بهانه، در هنگامه غروب عشق است . من هم بهانه دارم و هم توجیه.

 ام اس توان جسم امید  را گرفته ولی امید را نه . ام اس از پس قلبش برنیامده،  قلب او مثل قلب عاشق هاست . هزار تا ام اس هم گمان نکنم از پس آن  بر بیاید.

عشق مطاع گرانقدری است که خدا به هر کسی نمی دهد حرفش شیرین است صفتش شیرین تر... به قول حافظ ...ولی افتاد مشکلها.

زمان ، بستری است برای اثبات همین یگانه اصل عالم خلقت. این که آنچه که می ماند در این گنبد دوار مطاع ارزشمندی است که برایش هزینه سنگینی باید بدهی هرکسی هم اهل عشق نیست.

امیدها ، استفان هاوکینگ ها را خدا آفریده و جلوی چشمان ما قرار داده تا بدانیم که در این عالم امکان چه خبرهاست..

در دریای وجود، جلبک  ادعاها هست، لاف ها هنوز که هنوزاست  حباب دریای وجودند ، ولی صدفی که مروارید دارد در ته دریاهاست.

امیدها هستند، هاوکینگ ها هستند و دارند زندگی می کنند با محدودیت هایی که تصورش هم، برای خودمان و زندگی مان مثل نفرین است . تمام حد و مرز موجودشان با اتصال به  دریای بی حد و حصر عشق، برایشان چیز خنده داری شده . آنها همه آنچه را که من و تو محدودیتش میدانیم را دارند و آن را به بازی گرفته اند وخیلی معمولی دارند با دنیا کنار می آیند تا شاخصه ای که فقط برای انسان است را دارند به ما نشان می دهند . زنده و ملموس و دیدنی و شنیدنی اش را و چه جایی برای حرف دیگری داریم؟؟؟

خدا طول عمراینها را در راستای گذر طول عمرما کشیده شده تا ما هم ببینیم که اصل فرق آدم ها در عرض عمرشان هست، در عمق آن ، ببینیم و برسیم به عین الیقین.

...

...

...

النادر کالمعدوم.

 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۰۵
علی اکبر قلیچ خانی

نظرات  (۴)

کمی از کودکی و دوران نوجوانی و جوانی ما در هم گره خورده است. درسها گرفته ام از این تمثال عشق ...
غبار ممنونتم .
پاسخ:
سلام برادر، چه عجب. در خدمتیم
۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۳۵ امیرحسین - زاویه
سلام

به وبلاگ من هم سر بزنید . " آخرین اعزامی "  http://zaviye.blog.ir/

عشق مطاع گرانقدری است که خدا به هر کسی نمی دهد
پاسخ:

سلام برادر،

ممنون که سر زدی

عزیزا کاسه چشمم سرایت
میان هر دو چشمم خاک پایت
از آن ترسم که ناگه پا نهی و
نشینه خار مژگونم به پایت...

اینو وقتی آقا حکیم زاده مربی بود همیشه می خوند...
پاسخ:
امید همینطوریه
اینها زندگی را به معنای واقعی زندگی کرده اند... 
پاسخ:

سلام

زندگی به این سختی که ما گرفتیم نیست

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی