فاطمیه*فرید اول*
* اگر واقعه جانسوز کربلا در بیابان های نزدیک کوفه اتفاق افتاد و امام کشی در محلی بدوراز شهر بوقوع پیوست و اعوان و انصاری در آن دور و بر نبودند جهت دفاع از حضرت و یا در روز عاشورا بودند کسانی که آل الله را به ظاهر نمیشناختند و در وادی شناخت حضرت نبوده و یا به صورت مستقیم از پیامبرنشنیده بودند مقام و حرمت حضرت شهید را ( که این خود هیچ دلیلی نمی شود) ، ولی جریان غصب فدک و خلافت چیز دیگری است همه خانه حضرات را بلد بودند و به چهره ، حضرات را می شناختند و همه می دانستند که پیامبر چقدر سفارش کلامی و عملی به حفظ شان و مقام ایشان نموده است . هجوم غصب نه مثل کربلا در بیابان که در مرکز پایتخت مسلمین بوقوع پیوست، در همسایگی مسلمانان. چسبیده به مسجدالنبی، محل تردد و مرکز اصلی شهر مدینه. در وقتی که آن خانه مرکز توجه همه شهر بوده ، در زمان غسل و تدفین حضرت ختمی مرتبت .مردم عزادار از دست دادن رحمه للعالمین اند و آن خانه که مورد هجوم قرار گرفته صاحب عزای این مصیبت عظمی است . مخفیانه و شبانه هم نبوده در وسط روز با کلی سر و صدا و داد و بیداد و هیزم کشی و دود به راه انداختن.
* فاصله زمانی از روز غدیر تا 28 صفر فقط دو ماه و ده روز است ولی انحرافی که دامن بشریت را گرفت وسعتش به سعه تاریخ و جغرافیا که هیچ بل تا روز پاسخگویی و رو شدن تمام اسرار و نهان موجودات نیز ادامه خواهد داشت . بشریت در قبال ظلم به مظهریت اسم تامه حضرت واجب، مسئولند و پاسخگو. خورد و خوراک را که چه خوردیم بله، باید پاسخش بدهیم ولی خوردیم و خوابیدیم و اکسیژن سوزانده ایم که در قبال حق و سئوال الست بربکم سرافکنده نباشیم ...
*واقعه بعد از رحلت پیامبر در مدینه بسیار پیچیده و غامض است. بسیار هم عبرت آموز . به همین راحتی نمیشود در مورد آن سخن گفت. غصب خلافت یک اتفاق نیست ، جریانی است ریشه دار و با برنامه. که بعد از علنی شدن روز غدیر و پیام معروف آن کاملا نقاب از چهره برانداخت.
* اهل مدینه هم مثل خیلی از ما ها زیاد حوصله دقت در مفاد خطبه غدیر را نداشتند. من و شمایی که ادعای ولایت داریم چند بار به دقت و تامل خطبه شریف غدیر را خوانده ایم؟ خیلی کاری با آن نداریم که حضرت ختمی مرتبت در یکی از مهم ترین خطبه های دوران رسالت شان چه مفادی را بیان داشته و تاکید نموده اند همه می دانیم من کنت مولاه فهذا علی مولاه را و گفتیم و گفتند جواب ما که بله است بیخیال ما شوید به زندگانی مان برسیم خدا که در کعبه بود دورش چرخی زدیم ای رسول خدا شما را هم که تا این جا مشایعت کردیم و نه به فرمایشتان نیاوردیم نوبتی هم باشد نوبت زن و زندگی است . برخی از مفاد خطبه غدیر در ذیل هست لطف کنیم یکبار بخوانیمش برای مان خوبست. همه اش را نیاوردم که بی خیالش نشویم. حواشی بعد از بیان خطبه غدیر که در این نوشتار هم به بعضیش اشاره شده بسیار قابل تامل است . پیشنهادم کمی تحقیق در این خصوص است.
* نتیجه بی خیالی و عدم پذیرش مفاد خطبه غدیر غصب خلافت است. بگذریم از این بحث که فعلا وقت طرحش نیست. ...می دانستند و بی خیالش بودند. شنوندگان کر مسلکی که دهانشان به تقلید تکان میخورد و تعمق وتعهد درونش نبود.
* در جریان غصب خلافت، چند نفر عروسک گردان شدند و باقی نیز نقش عروسکان بی شعور جریان را به عهده گرفتند. تنها چند نفر محدود که تعدادشان به اندازه انگشتان دست هم نمی شده پای عهد خود که با پیامبر و حضرت علی در روز غدیر خم بسته بوده و مفاد آن را شنیده و پذیرفته بودند ماندند.
* در بخش اول این جریان تاریخی به حجه الوداع روز غدیر ، فرمایشاتی که پیامبر در خصوص حضرت امیرالمومنین و امامت ایشان فرموده به صورت انتخابی و همچنین حواشی آن روز مهم پرداخته شده است.
1. در حجة الوداع به هنگام بازگشتن از حج، نبی اعظم اسلام پس از جمع کردن تمام حجاج در محلی به نام غدیر خم بعد از حمد و ثنای مفصل الهی چنین فرمود: خداوند به من اعلام فرموده ، اگر آنچه در حق علی بر من نازل نموده ابلاغ نکنم رسالت او را نرسانده ام و برای من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده و خدا کفایت کننده و کریم است.
2. خداوند به من چنین وحی کرده است: "بسم الله الرحمن الرحیم یاایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس‹آیه 66 مائده›"
ای پیامبر ابلاغ کن آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده (درباره علی یعنی خلافت علی بن ابی طالب) و اگر انجام ندهی رسالت او را نرسانده ای و خداوند تو را از مردم حفظ می کند.
3. ای مردم: من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل کرده کوتاهی نکرده ام و من سبب نزول این آیه را برای شما بیان می کنم. جبرئیل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوند سلام، پروردگارم مرا مامور کرد که در این محل اجتماع، بپاخیزم و برهر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب برادر من و وصی من و جانشین من بر امتم و امام بعد از من است نسبت او به من، همانند نسبت هارون به موسی است، جز اینکه پیامبری بعد از من نیست. و او صاحب اختیار شما بعد از خدا و رسولش است. ای مردم، من از جبرئیل درخواست کردم که از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ این مهم معاف بدارد زیرا از کمی متقین و زیادی منافقین و افساد ملامت کنندگان و حیله های مسخره کنندگان اسلام اطلاع دارم. بعد از همه اینها، خداوند از من راضی نمی شود مگر آنچه در حق علی بر من نازل کرده.ابلاغ نمایم .سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمودند: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک..
4.ای مردم، این مطلب را درباره او، بدانید و بفهمید: بدانید که خداوند او را برای شما صاحب اختیار و امامی قرار داده که اطاعتش را واجب نموده است. بر مهاجرین و انصار و بر تابعین آنان به نیکی، و بر روستایی و شهری، و بر عجمی و عربی، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و کوچک، و بر سفید و سیاه، بر هر یکتاپرستی حکم او اجراشونده و کلام او مورد عمل و امر او نافذ است هرکس با او مخالفت کند ملعون است و هرکس تابع او باشد و او را تصدیق نماید مورد رحمت الهی است..
5. ای مردم، این آخرین باری است که در چنین اجتماعی بپامی ایستم، پس بشنوید و اطاعت کنید و در مقابل امر خداوند، پروردگارتان سرتسلیم فرود آورید.
6. ای مردم، علی را ( بر دیگران) فضیلت دهید. هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند آن را در من جمع کرده است و هر علمی را که آموخته ام در امام المتقین جمع نموده ام و هیچ علمی نیست مگر آنکه آنرا بعلی آموخته ام اوست امام مبین.
7. ای مردم از او (علی(ع)) به سوی دیگری گمراه نشوید و از او روی برمگردانید و از ولایت او سرباز نزنید. اوست که به حق هدایت نموده و به آن عمل می کند.
8. او اول کسی است که به خدا و رسولش ایمان آورده و هیچکس در ایمان به من، بر او سبقت نگرفته. اوست که با جان خود در راه رسول خدا فداکاری کرد. اوست که با پیامبر خدا بود در حالی که هیچکس از مردان همراه او، خدا را عبادت نمی کرد. اولین مردم در نمازگزاردن، و اول کسی است که با من خدا را عبادت کرد. از طرف خداوند به او امر کردم تا در خوابگاه من بخوابد، او هم در حالیکه جانش را فدای من کرده بود در جای من خوابید.
9. ای مردم، او از طرف خداوند امام است، هرکس ولایت او را انکار کند خداوند هرگز توبه اش را نمی پذیرد و او را نمی بخشد. باطن قرآن و تفسیر آن را برای شما بیان نمی کند مگر این کسی که دست او را می گیرم و او را بلند می کنم و بازویش را گرفته و او را بالا می برم.
10. سپس بازوان علی(ع) را گرفتند و از جا بلند کردند تا حدی که پاهای آن حضرت ... محاذی زانوهای پیامبر (ص) رسید و فرمود:
(هرکس که من مولی و صاحب اختیار اویم این علی مولی و صاحب اختیار اوست)...
11. پروردگارا ، به امر تو می گویم: خداوندا دوست بدار هرکس علی را دوست بدارد و دشمن بدار، هرکس علی را دشمن بدارد و یاری کن هرکس علی را یاری کند. و خوارکن، هرکس علی را خوار کند و لعنت نما هرکس علی را انکار کند و غضب نما برهرکس که حق علی را انکار نماید.
12. پیامبر(ص) در خطبه غدیر 50 بار به ولایت امیرالمومنین (ص) اشاره کردند، 40 بار با صراحت اسم علی را بردند ، 10 مورد به ولایت ائمه اشاره کردند،4 بار نام امام زمان را به اسم مهدی(ع) ذکر کردند.
13. چون جمعیت زیاد بود پیامبر (ص) فرمودند: ای مردم چون با یک کف دست و با این وقت کم و این سیل جمعیت امکان بیعت برای همه نیست پس شما همگی سخنی را که من می گویم تکرار کنید:
ما فرمان تو را از جانب خداوند که درباره علی بن ابی طالب و امامان از فرزندانش به مارساندی اطاعت می کنیم و به آن راضی هستیم و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر این مدعا بیعت می کنیم...عهد و پیمان در این باره برای آنان از ما(از قلبها و جانها و زبانها) گرفته شده هرکس با دستش توانست و گرنه با زبانش بدان اقرار کرده است) و همه سخن حضرت را تکرار کردند و بیعت عمومی گرفته شد.
14. پیامبر (ص) دستور دادند یک پرده ای زدند و ظرف آبی در زیر آن قرار دادند و حضرت امیرالمومنین (ع) دست خود را داخل آن می گذاشتند و زنان هم آنطرف پرده دست خود را در آب می گذاشتند و فاطمه زهرا (س) و همه زنان پیامبر (ص) در غدیرخم حضور داشتند.
15. در غدیرخم پیامبر(ص) عمامه خود را که سحاب نام داشت بعنوان تاج افتخار برسر امیرالمومنین (ع) قرار دادند و انتهای عمامه را بر دوش آنحضرت آویزان نمودند.
16. واجمع الجماهیر على متن الحدیث من خطبته فی یوم عید یزحم باتفاق الجمیع وهو یقول: « من کنت مولاه فعلی مولاه » فقال عمر بخ بخ یا أبا الحسن لقد أصبحت مولای ومولى کل مولى فهذا تسلیم ورضى وتحکیم ثم بعد هذا غلب الهوى تحب الریاسة وحمل عمود الخلافة وعقود النبوة وخفقان الهوى فی قعقعة الرایات واشتباک ازدحام الخیول وفتح الأمصار وسقاهم کأس الهوى فعادوا إلى الخلاف الأول: فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قلیلا.
از خطبههاى رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) خطبه غدیر خم است که همه مسلمانان بر متن آن اتفاق دارند. رسول خدا فرمود: هر کس من مولا و سرپرست او هستم، على مولا و سرپرست او است. عمر پس از این فرمایش رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) به على (علیه السلام) این گونه تبریک گفت:
«تبریک، تبریک، اى ابوالحسن، تو اکنون مولا و رهبر من و هر مولاى دیگرى هستی.»
17. در صحنه غدیر اولی و دومی و سومی و طلحه و زبیر اولین بیعت کنندگان با پیامبر(ص) و امیرالمومنین (ع) بودند و بعد از رحلت رسول خدا(ص) اولین بیعت شکنان بودند.خطیب بغدادی تاریخ نویس سنی مذهب نقل ازابوهریره می گوید بعد ازجریان غدیر خم وپیمان ولایت علی علیه السلام ، عمربن خطاب گفت بخ بخ یابن ابی طالب اصبحت مولای ومولا کل مسلم، به به ای پسر ابی طالب گردیدی مولای من ومولای هرمسلمانی
18. در صحنه غدیر مرد زیبا رویی را دیدند که در کنار مردم ایستاده بود و می گفت بخدا قسم روزی مانند این روز هرگز ندیدم. چقدر کار، پسر عویش را محکم نمود برای او پیمانی است که جزء کافر به خدا و رسولش آن را برهم نمی زند وای برکسی که پیمان او را بشکند.در اینجا عمر نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: شنیدی این مرد چه می گفت؟حضرت فرمود آیا او را شناختی؟ گفت نه ، حضرت فرمود: او روح الامین جبرئیل بود تو مواظب باش این پیمان را نشکنی اگر چنین کنی خدا و رسول و ملائکه و مومنان از تو بیزار خواهند بود.
19. حسان بن ثابت از پیامبر (ص) اجازه خواست تا به مناسبت این واقعه عظیم شعری درباره امیرالمومنین(ع) بگوید حضرت فرمودند بگو به برکت خداوند ، و حسان اشعاری را خواند که بعنوان یک سند تاریخی از غدیر ثبت شد والان موجود است.
20. در لحظات پایانی غدیر حارث فهری نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: خدایا اگر آنچه محمد(ص) می گوید حق و از جانب توست، سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما بفرست. همینکه سخن حارث تمام شد و به راه افتاد ، خداوند سنگی از آسمان براو فرستاد به سرش خورد و هلاک شد.
این مصیبت ادامه دارد...
ترغیب شدم خطبه غدیر رو بخونم،شماره دوازده متن بیشتر ترغیبم میکنه
هر چند چشمم آب نمیخوره از خودم