در بارگذاری های قبل به راه کانالیزه کردن فرهنگ از طریق قانون اشاره داشتیم و گفتیم همانطور که بیقانونی منجر به بی فرهنگی می شود ، قانون گذاری و اجرای نادرست نیز با عث تخریب فرهنگ میشود و هر دو از آفات جدی فرهنگ اند . در این دو حالت نیاز به مهاجم فرهنگی نداریم تا فرهنگ مان آسیب ببیند به قلقلک مزورانه نیز شخصیت فرهنگی جامعه دستخوش تغییرات شگرفی می شود . موضوع تهاجم در جامعه ای جواب می دهد که مردم یا گریزان از وضعیت فعلی شان باشند یا چیزی از قدمایشان به دستشان نرسیده باشد که بخواهند حفظش کنند. بارگذاری قبلی جای بحث مطول دارد که تا همین حد پذیرا باشید.
حکومت ها به عنوان متولیان امور جامعه ای که همان بستر فرهنگ است برای اجرایی کردن ایده آل ها سراغ قانون و دستورالعمل ها می روند . راه درست و ساده و پذیرفته شده فرهنگ سازی ، قانون است . قانون فرهنگی که فرهنگ قانون را در مردم ثبات بخشد تا از این طریق بتوان به تعالی و رشد فرهنگی جامعه در راستای اهداف مورد نظر حاکمان و مردم تن داد. سئوالی که پیش می آید این که آیا تنها قانون است که فرهنگ می سازد ؟ آیا راه های دیگری وجود ندارد؟