گوش
خواستم یکی از قاسم آبادها بناممش دیدم مطلب بیشترش علمی است که از ویکی پدیا عاریت گرفته ام گفتم بگذار بهمین نام "گوش" ثبت شود . از مقوله علمی، بنده منظوراتی دارم کمال دقت در فهم مطلب بی شماره برای راحت الحلقوم شدن متن شماره شده موثر است.
+++
گوش اندام حسی است که صدا را دریافت میکند. گوش انسان از سه قسمت خارجی، میانی و داخلی تشکیل شدهاست. امواج حرکتی صوت در گوش یه امواج الکتریکی تبدیل و به مغز فرستاده میشوند. گوش انسان قادر است بین ۲۰ تا ۲۰۰۰۰ هرتز را درک کند. به این محدوده محدوده شنوایی انسان میگویند.
گوش بیرونی یا خارجی را که دیگران آن را می بینند لاله گوش می گویند. مهمترین کار گوش بیرونی گرفتن صداها است. وقتیکه صدا ایجاد میشود، امواج صوتی تولید و در هوا منتشر می شوند؛ بعد از اینکه امواج وارد گوش بیرونی شدند از طریق سوراخ گوش وارد گوش میشوند و راهی گوش میانی میگردند. در بسیاری از جانوران، لاله گوش متحرک است و برای جمع کردن و هدایت صوتی و تشخیص جهت صدا به کار می رود. در انسان لاله ی گوش، حرکتی ندارد اما تا حدودی می تواند به تشخیص جهت صدا کمک کند.
مهمترین کار گوش میانی گرفتن امواج صوتی است که گوش خارجی می گیرد و آنها را به لرزش تبدیل میکند و به گوش درونی می فرستد و این عمل را با استفاده از پرده گوش که گوش بیرونی را از گوش میانی جدا میکند انجام می دهد.
بعد از اینکه امواج صوتی در گوش میانی به ارتعاش تبدیل شده ارتعاشات وارد گوش میانی می شوند. ارتعاشات داخل حلزون شنوایی می روند، حلزون شنوایی یک لوله کوچک و حلقه ای در گوش داخلی است؛ حلزون شنوایی پر از مایع است و روی آن را هزاران تار از موهای باریکی پوشانده است. وقتی ارتعاشات صوتی به مایع داخل حلزون شنوایی برخورد می کنند، مایع داخل حلزون شروع به لرزیدن میکند. انواع مختلف صداها نمونههای مختلفی از ارتعاشات می سازد؛ ارتعاش باعث حرکت موهای ریز سلولهای شنوایی میشود و هر چه ارتعاش بیشتر باشد موهای سلول حلزون بیشتر حرکت خواهد کرد.
وقتیکه موهای حساس حرکت می کنند ارتعاشات صوتی به علائم عصبی تبدیل می شوند و مغز می تواند آنچه را گوش شنیده بفهمد. مغز علائم را روی هم می گذارد و آن را پردازش میکند.
گوشها کاری بیشتر از شنوایی انجام می دهند؛ سه حلقه وجود دارد که به آنها کانالهای نیم دایره می گویند، کانالهای نیم دایره درست بالای حلزون شنوایی قرار دارد و مثل حلزون شنوایی پر از مایع هستند و میلیونها موی باریک که فقط با میکروسکوپ دیده می شوند روی آنها را پوشانده است ولی کار متفاوتی انجام می دهند. گوش به حلزون شنوایی برای شنیدن نیاز دارد و به کانالهای نیم دایره برای تعادل.
وقتی خم می شوید تا انگشتان پای خود را لمس کنید چه چیزی مانع افتادن شما به زمین میشود؟ وقتی سرتان را تکان می دهید مایع داخل کانالها نیز حرکت میکند؛ مایع، موهای ریز را حرکت می دهد و موها پیام عصبی وضعیت سر را به مغز می فرستند در کمتر از یک ثانیه مغز می فهمد سرکجاست و به کدام ماهیچهها باید پیامها را مخابره کند تا بدن بتواند تعادلش را حفظ کند.
گاهی اوقات مایع داخل کانالهای نیم دایره بعد از اینکه از حرکت ایستاده اید باز حرکت می کنند، برای اینکه بدانید چگونه حرکت می کنند مثالی می زنیم: نصف بیشتر یک فنجان را پر از آب کنید حالا فنجان را در مقابل خودتان یک حرکت چرخشی بدهید و بعد متوقف کنید، دقت کنید آب چگونه دور تا دور می چرخد حتی بعد از اینکه فنجان ثابت است؟ این همان چیزی است که وقتی به سرعت می چرخید در کانالهای نیم دایره اتفاق می افتد؛ وقتی چرخیدن یا راندن خود را متوقف کنید مایع داخل کانالهای نیم دایره همچنان می چرخد به همین دلیل موهای اطراف کانال حرکت می کنند و پیام مغز را ارسال می کنند که سر شما در حال حرکت است.
1. از 20 هرتز تا 20000 هرتز فرق نمی کند مهم این است که به مغز مخابره گردد و انسان بتواند فهم کند شنیده شده را. نکته ای که به شدت در حاشیه قرار گرفته همین نکته است که: می شنویم که بفهمیم . شنیدن وسیله ای است برای فهمیدن.
2. خیلی ها نمی شنوند ولی خوب می فهمند بعضی هم با این که گوش های تیزی دارند و فرآیند شنوایی به صورت کامل در آن ها رخ می دهد ولی نمی فهمند یا مغزشان قدرت تحلیل ارتعاشات ارسالی را ندارد یا ارتعاشات ارسالی خیلی نامفهومند که مغز برای تحلیل ْآن چهارشاخ می ماند.
3. در مکتب ما آن چه که اهمیت دارد فهم است قرآن خیلی واضح نهی کرده کسانی که می شنوند ولی نمی فهمند یعنی فهم را اولی به شنیدن می داند .مثلا در سوره اعراف آیه 179 "وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ " و یا در سوره انفال آیه 21 نهی فرموده از این قماش نباشیم که : وَلاَ تَکُونُواْ کَالَّذِینَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لاَ یَسْمَعُونَ .
4. در مورد دیدن هم همین گونه است .
5. قدرت صوت در اصل موضوع یعنی فهمیدن تاثیری ندارد یعنی پزشکان هیچ یک نگفته اند برای فهمیدنتان هرتز صوت رابالا ببرید که خوبتر بفهمید فعلا با آداب سخن گفتن که آورده شده به آرامی و طمانینه سخن بگویید کاری ندارم.
6. چرا نمی شنوم؟ یا گوش بیرونی ام مشکل دارد. که ورودی هر چه ایراد داشته باشد در خروجی خود را نشان می دهد ، یا گوش میانی رسالتش را خوب انجام نمی دهد که صوت را به ارتعاشات نامناسب تبدیل می کند، یا در مخابره گوش داخلی ضعف وجود دارد که نمی تواند به عقل منظور شنیده ها را برساند، یا مغزم مشکل دارد که هر چه می شنوم هیچ تاثیری نمی گیرد....یا نمی خواهم بشنوم
7. یا نه، مغزم کاملا از پس تحلیل برمی آید ولی آن چه که او را به این واداشته که به صوت بلند رضا شوم چیز دیگری است. چیزی مثل منیٌت یا ندیدن حرمت دیگران یا لذت بردن از آزار دیگران یا...یا نمی خواهم بشنوم،
قدیمی ها می گفتند خواب را می شود بیدار کرد ولی خود بخواب زده را نه.
8. شاید خیلی بد منظورم را رسانده باشم ببخشید چون خیلی ناراحتم .