...

سلام ، آمدم تا باشم

سلام ، آمدم تا باشم

طبقه بندی موضوعی

فرهنگ(3)

پنجشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۲:۴۵ ب.ظ

سخنانی را مقام رهبری در جمع معلمان داشتند که خیلی مهم و فرهنگی  و مرتبط با  وجیزه بنده شد که خیلی مداقه می خواهد. بیان شان با تعمیم عمومی، شاخصه فرهنگی کاران را مشخص نموده ، که الحق بجا و پرمحتواست .ایشان علم آموزی، یاد دادن تفکر و آموختن رفتار و اخلاق را 3 عنصر اصلی معلمی برشمردند.  بخش های مرتبط  را در انتها می آورم. قبل اش سه نکته بگویم

اولیش: خواستم سخنرانی را تایپ نکنم رفتم سراغ سایت های این وری و آن وری، تا کپی کنم. متن همه شان از سخنرانی یکی بود. انگار همه رفته اند از دست دیگری چاپ کرده اند . خیلی از بندهای پایین در هیچ یک از بارگذاری سایت ها نیست. چه طرفداران رهبری و چه غیره. یعنی عشق است حاشیه و  سیاسی بازی و شلوار در آوردن به اسم ولایت. از متن خبری نیست. بالاخره از لینک فرمانده چلچله ، متن را یافتم. جاهایی را مقام رهبری صحبت از دانش آموز کرده شاید ذهن خیلی ها به بچه دبستانی برود، خیر، این طور نیست، کل جامعه که توان یادگیری دارند دانش آموزند...

دومیش: مطالعه کتاب های آقای جوادی آملی خیلی شخصیت می دهد حیف است سراغ کتاب های ایشان نرویم. اگر کسی می خواهد شخصیت قوی و عمیق دینی  داشته باشد که برای او سبک زندگی ایمانی بیاورد کتاب های ایشان را بخواند و بفکرد، خیلی از راه را رفته است... العاقل یکفی بالاشاره

و اما نکته سوم: اولین بار است که چنین در چه کنم چه کنم بارگذاری مطلب مانده ام. نه این که در خصوص فرهنگ ننوشته ام ، خیلی هم شده . در تدوینش مانده ام که کدام را بیاورم. در دو نوشتار قبل به اشتباهات مان از تعریف فرهنگ پرداختم .  بررسی این اشتباهات ادامه دارد، در بار بعد به استحضار تان می رسانم. خواستم بعد از بیانات بیاورمش دیدم اصل موضوع خراب می شود، گذاشتم برای چند روز بعد

اما گلچین سخنرانی دیروز مقام رهبری در میان معلمان . پاراگراف پایین را خیلی با دقت بخوانید.

"...معلّم، هم باید علم بدهد، هم باید روش تفکّر و کار تفکّر را بیاموزد، هم رفتار و اخلاق‌آموزى در کار او باشد. اگر تعلیم را یک معناى وسیعى بگیریم، این سه عرصه را شامل میشود...

... فکر صحیح، فکر منطقى - و براى فکر کردن درست راهنمایى بشود؛ سطحى‌نگرى، سطحى‌آموزى در مسائل زندگى یک جامعه را زمین‌گیر میکند، در بلندمدّت بدبخت میکند؛ باید فکر کردن را در جامعه نهادینه کرد....

...آموختن رفتار و اخلاق از قبیل آموختن دانش نیست که فقط انسان از روى کتاب بخواند؛ درس اخلاق را با کتاب نمیشود منتقل کرد، بیش از کتاب و بیش از زبان، رفتار مؤثّر ست؛ یعنى شما در داخل اتاق درس و میان دانش‌آموزان، با رفتار خودتان به آنها درس میدهید. البتّه با زبان هم باید گفت، باید نصیحت کرد، امّا رفتار تأثیر عمیق‌ترى دارد، تأثیر همه‌گیرترى دارد. صادقانه بودن سخن را رفتار انسان روشن میکند؛ ...

...اگر دانش آموز روحیه تفکر و روش فکر کردن صحیح را از معلم خود یاد بگیرد آینده کشور نیز بر پایه تفکر و منطق استوار می شود بنابراین معلمان عزیز در این زمینه، وظیفه سنگینی بر عهده دارند....

...تحقق اهداف و آرمانهای بلند ملت احتیاج به انسانهای صبور، عاقل، متدین، مبتکر، مهربان، شجاع، پرهیزکار، مؤدب و پرتلاش دارد که «معلم» در پرورش چنین انسانهایی، نقش درجه اول، عمیق و ماندگار دارد....

...درس اخلاق و سبک زندگی، تنها با کتاب و بیان منتقل نمی شود، بلکه نیازمند رفتار صادقانه‌ی اخلاقی است....

...جامعه بدون تفکر زمین گیر می‌شود... "

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۱۸
علی اکبر قلیچ خانی

بیانات رهبری

نظرات  (۳)

۲۳ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۴۴ امیرحسین حاجی زاده
دارم پستهای فرهنگ رو دوباره می خوانم
پاسخ:
موفق باشید
۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۸:۰۲ امید زکی زاده

به نظرم یکی از ارکانهای فرهنگ هر جامعه ای، بزرگان و اسطوره هایی است که آن جامعه دارد.

اسطوره ها به منزله گلبولهای سفید جامعه هستند.

هر چه اسطوره ها بیشتر درون زندگی روزمره انسانها شوند، حصار و سیستم دفاعیِ جامعه در برابر فرهنگ های مهاجم محکمتر خواهد بود.

هر چه عمیق تر این اسطوره ها شناخته شوند و از سطح و ظاهر خارج شوند تاثیرشان بیشتر خواهد بود.

کشورهای شرقی مهد خاص این اسطوره سازی ها هستند.

مثال خیلی واضح اش برای جامعه ما مذهبی ها محرم است.

برای آنها که شناخت عمیق تری دارند ماهی است توام با فکر و تقرب و مراقبت و برای آنها که ظاهرش را می شناسند می شود فعالیت های ظاهری.

(البته خود بحث محرم بحث زیادی دارد. نمونه اش هیئتهایی که امروزه می توانی داخلشان بروی و لطمه زده و خون آلود بیرون بیایی، اما قطره ای هم اشک نریخته باشی، یا فروش زیاد لاک سیاه در خانمها و ...)

یا مثال دیگری بزنم

یکی دیگر از کشورها و جوامعی که به شدت فرهنگ و اسطوره های خاص خودشان را دارند کره و ژاپن و چین هستند.

نخست کاری که فرهنگ های مهاجم در مورد ژاپن کردند، این بود که سعی در از بین بردن این اسطوره ها در ذهن افراد جامعه کردند. فیلمهایی که از خشونت و وحشی گری و کشت و کشتار سامورایی ها ساختند که البته هم در فرهنگ آنان این گونه وحشی گری ها بوده

اما سعی در ذهنیت منفی ایجاد کردن برای افراد جامعه در مورد سامورایی ها

مثلا در سریال فوتبالیست ها که البته با سانسور در ایران پخش شد و داستان به کلی عوض شد این امر به خوبی مشاهده میشد

داستان اصلی اینگونه است که شخصیت منفی از یک نژاد سامورایی است

مربی کاکرو یک سامورایی است

در عوض سوبا در خانواده ای به شدت اروپایی شده زندگی می کند

مادری که پوشش دامن و پیراهن دارد

اصل داستان هم این است که(البته آن طور که دوستانم نعریف کردند) آن آدمی که دایی سوبا است در سریال ایرانی در اصل دوست مادر سوبا است که سر و کله اش وقتی پدر سوبا به ماموریت می رود پیدا می شود.

این یعنی یک خود کشی فرهنگی

یک اسطوره کشی

وقتی اسطوره هایت دست و پا گیرت می شوند و نمی گذارند فرهنگی جدید وارد جامعه ات بشود ناچاری آنها را نابود کنی.

کمی دور شدم از انچه می خواستم بگویم


حالا این را بگذاریم کنار این تعریف اقا از معلم

به جرات می گویم برای من معلم هایی این 3 پارامتر را داشتند که در زندگیشان اسطوره داشتند و با آن زندگی می کردند.


البته

مقاله دکتر علی شریعتی به نام" علی حقیقتی بر گونه اساطیر" نیز خواندنی است.

منظور این که اهل بیت حقیقت بودند، نه اسطوره ای از جنس سهراب و رستم و اسطوره های یونانی

پاسخ:
قهرمان ، قهرمان سازی، کنترل قهرمان، قهرمان قانونی، قهرمان فراقانونی، قهرمان ضدقانون،قهرمان قانون ساز، قهرمان فرهنگ ساز، قهرمان مخرب فرهنگ، قهرمان جوانان ، قهرمان اجتماعی و... مواردی است که در بحث قهرمان به آن خواهم پرداخت به شرط حیات.
جامعه بدون تفکر زمین گیر می شود . . . 

مستدام باشید 

پاسخ:
پاینده باشی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی