تکلیف عشق معلوم شد
کاروان از شام راه افتاد.
رسیدند به دوراهی. راهی به سمت مدینه و راهی به سمت کربلا. ساربان پرسید کدام راه؟
امام سجاد آمدند خدمت حضرت زینب. پرسیدند کدام راه؟
همه کاروان ، زنان و کودکان، مات و متحیر، چشم شان، قلب شان، آرزوشان گره خورد به انتخاب زینب سلام الله علیها.
او نگاهی کرد به راه ، به چشم کودکان ، به قلب زنان ، به امامش، به خودش.
فرمود : کربلا.
همه راه افتادند به سمت کربلا.
در دلشان همه زینب را دعا می کردند. کودکان، زنان، کاروانیان. قدمها تند و تندتر شد با شوق و آرزو. میگفتند بهترین راه را انتخاب کرد....اربعین می رسیم کربلا..
تکلیف عشق معلوم شد. اربعین، کربلا.
جمع شان بیست نفر نمی شد .
.
.
.
حالا هم دارند می روند و خواهند رفت تا قیامت ، همه ، به سمت کربلا.
بدنبال راهی که عاشق رفت . انتخابی که عاشق کرد. جایی که عاشق فرود آمد مثل برگ خزان. منزل و ماوای عاشق.
تکلیف عشق معلوم شد. اربعین، کربلا.
امسال بیست میلیون نفر....
+++
نشسته بودم روبروی عکس بزرگی از شش گوشه و دقیق نگاهش می کردم . در آرزوهایم جا داشت. الان یک روز مانده به اربعین. من و عکس حرم.
جایی که برای من تصویر است و آرزو، برای خیلی ها واقعیت است. الان یک روز مانده به اربعین ، خیلی ها کربلایند.
آنجایی که چه بگویم آرزو است یا تصویر یا خیال برای من، برای خیلی ها مقصد است و واقعیت و لمس کردنی....
فرقها زیاد است...
در خانه خود مانده ام، تکانی نخورده ام با اینکه تکلیف عاشق ها معلوم است. چون تکلیف عشق معلوم شد. اربعین، کربلا...
+++
زهیر عثمانی مذهب بود. میلی هم نداشت که با حضرتش باشد . سر بهانه ای به خیمه حضرت سری زد، حال و احوالی کرد چند کلامی با حضرت به گفتگو نشست ، زلفش گره خورد به کاروان حسین ، شد حسینی.
السلام علی الحسین و علی اصحاب الحسین ، یکیش زهیر است که داریم سلامش می کنیم...
وهب ، مسیحی بود، داشت کشاورزی می کرد کاروان از کنار زمین کشاورزی اش رد می شد . پرسید کیانند؟ کجا می روند؟ فهمید حسین است و به کربلا می رود . راه افتاد دنبال کاروان .
زلفش گره خورد به کاروان حسین، شد حسینی.
السلام علی الحسین و علی اصحاب الحسین ، یکیش وهب است که داریم سلامش می کنیم.
حالا هم همینطور است سنی ها هم راه افتاده اند دنبال کاروان اربعین حسینی. مسیحی ها هم راه افتاده اند....
راه همان راه است ، خریدار همان خریدار.
+++
کاسبها دلشان به کسب شان خوش است، عالم ها به علمشان ، جاهل ها به جهلشان. هرکسی مشغله دل دارد. هر کسی هر چه میکشد از دلش میکشد، نان دلش را میخورد.
عاشقها اربعین کربلا.
جان بفدای عاشقان، خوش هوسی است عاشقی
عشق پرست ای پسر، بادهواست مابقی...