این که بدان مبتلاییم نامش واپسماندگی فرهنگی است

چرا اینقدر فحش ، چرا ناسزا؟ چقدر در فضای شبکه های اجتماعی لات و بی قواره اند  خیلی ها و...

 
تحلیلی بر اینگونه بودن جامعه مان

++++

هر فرهنگی دارای عناصر مادی و غیرمادی است . این عناصر در کنار هم و با مجموعه روابط  ساده و یا پیچیده ای تشکیل مجموعه فرهنگی می دهند . در کنار هم قرار گرفتن مجموعه های فرهنگی با نظام سازمانی  حاکم بر آنها ، نهاد فرهنگی تشکیل می گردد . نهادها هستند که تشکیل دهنده ساختار سازمان فرهنگی جامعه می باشند . درست است که ما نمی دانیم ولی جامعه اصول و تعاریف علمی  خود را دارد و از آن تبعیت می کند.

ارتباط معناداری که از کف این تعریف تا نقطه راس هرم فرهنگ بین عناصر تا نهاد در  سازمان فرهنگی هر جامعه وجود دارد نشان از نحوه تاثیر و تحول  و مسیر و امکان  ایجاد  تغییر در هر فرهنگی را نشان می دهد  .

 اگر در جامعه ای عنصر مادی فرهنگی اضافه شد ولی تغییر و تعریف مناسب غیرمادی و جایگاه و روابط اجتماعی و ادب استفاده از آن مطرح و یا بررسی نگردید آن جامعه درگیر واپسماندگی فرهنگی خواهد شد یعنی عناصر مادی جدیدی در دست مردم یک جامعه داده ایم که تعاریف  حاکم و موجود آن فرهنگ ، شامل این عنصر جدید نشده وعنصری موجود ولی بدون تعریف نوشتاری و رفتاری در سطح جامعه گسترش یافته است. این‌زمان است که جامعه در  استفاده از این عنصر،  واپسماندگی خود را در قالب بی ادبی و یا بی تعریفی نشان می دهد .

وظیفه متولیان فرهنگی هر جامعه ارائه ادب استفاده  از عنصر جدید و بیان جایگاه آن در سازمان فرهنگی جامعه خود می باشد . مثالش را همه بوضوح مشاهده می کنیم . نرم افزار های ارتباطی دست همه مردم هست که تعریف مشخصی از روح و ادب استفاده از آن و جایگاه آن در سازمان فرهنگی جامعه ارائه نشده است و مردم در آن گرفتار بی ادبی و گستاخی شده اند و هنوز باور نکرده اند  که فضای مجازی اسم بی مسمایی است که برای دنیای جدید ارتباطات واقع شده بلکه این فضا کاملا واقعی و رفتارهای ما در آن فضا مرتبط و نشاندهنده شخصیت فردی و اجتماعی واقعی ماست و به هیچ وجه مجازی نیست .

در برخورد با عناصر جدیدی که وارد جامعه و فرهنگ ما می شود بدترین راه ممکن را برگزیده ایم مسیرانکار، تهمت ، پذیرش ، اطاعت. چند ده سالی است که در مقابل هر عنصر جدید فرهنگی  بعد از کلی مذمت و انکار و دلایل نابود کردنش ، شروع کردیم عامل بدبختیهای فردی و خانوادگی و اجتماعی را گردن آن انداختن بعد که دیدیم حریفش نمی شویم و  توان مقابله با هجوم و کثرت آن را  نداشتیم بزور قبول کرده و شروع کردیم برای برنامه ریزی برای آن - این روند از آغاز آمدن رادیو تا همین نرم افزار ها و شبکه های اجتماعی در حال تکرار است-   پس از اتهام های بسیاری که به مردم زدیم بگیر و ببندهای امنیتی و نظامی که در مقابله با فرهنگ برگزیدیم آخر راه به این نتیجه رسیده ایم که بایستی با فرهنگ از جنس و مقوله فرهنگ مقابله کرد . به فکر فرهنگ پذیری عنصر جدید  در جامعه خود گشته و برای آن تعریفی ارائه کرده ایم . خیلی دیر و دور.

 واقعیت تلخ و مبتلابه هر فرهنگ و جامعه امروزی این است که در مقابل تکنولوژی، اراده و شخصیت خود را بدلیل عدم تامل و نشان دادن ظرفیت تعریفی و ایجابی  مورد هجوم می بیند  و خود را درگیر واپسماندگی و دگرگونی نموده است. راه  نگهداشت هیچ فرهنگ و جامعه  و دینی،  تحجر نیست بلکه درک و تعریف و نشان دادن جایگاه آن در سازمان فرهنگی خود و گسترش ماهیتی و تئوری نظام فرهنگی مبتنی با مقتضیات زمان می باشد.

این مباحث نیازمند اتاق فکر قوی و دانایی است .  وگرنه بجای پذیرش و حل عناصر جدید در فرهنگ و جامعه خود و افزایش توان بروز رسانی فرهنگی و دینی خود  و استفاده از این عناصر جهت  معرفی و تبلیغ فرهنگ و دین و جامعه خود،  مجبوریم  دست تسلیم بالا بگیریم  و ما هم به جماعت فحاشان و نفرین کنندگان  فضای جدید  ارتباطات بپیوندیم.

تکنولوژی چیز بدی نیست چون منشا آن دانایی و تبدیل قوه و استعداد به فعلیت است . ظهور اسم شریف الخالق باریتعالی است .

همچنین  اصلا حیرت آور و ترسناک نیست چون مخلوق دست انسان است و به قاعده تابعیت مخلوق از خالق ،حتما از انسان ضعیف تر . ولی بی ادبی از ابتدای خلقت تا کنون مورد مذمت بوده و برای هر قوم و فرهنگ و دینی  بسان مخربی کارا ، باید ازش ترسید و دوری کرد.

بی تعریفی ، خود را محبوس و پابند قواعدی کردن که امکان سیر در اقتضاء زمان را از انسان می‌گیرد، عدم توانایی درک زمانه و... زیبنده مومن آخر الزمانی نیست .

اگر راه حلی برای واپسماندگی فرهنگی  جامعه ای ارائه نگردد منجر به از هم گسیختگی خواهد شد. این اصلی است که شما می خواهید نامش علم جامعه شناسی بگذارید یا جبر تاریخ یا سنت الهی و یا هر چه که شما می دانید و من نه، هست و جاری است.