هیچ جامعه ای بدون دزد و خائن نیست و هر جامعه ای در هر طبقه اجتماعی اش و متناظر با هرم جمعیتی و برنامه های فرهنگی و پرورشی دولتها دزد و خائن دارد، مهم تعداد وموقعیت آنهاست. این که این افراد چه تعدادی، از چه قشری و در چه طبقه اجتماعی هستند هر یک تحلیل و محتوای خاص خود را دارد .
هر چه این نوع فسادها را بتوانی به طبقات پایین تر جامعه هدایتش کنی به عدالت اجتماعی نزدیک تر خواهی شد. فساد در طبقات بالای جامعه و هرم اداری و سازمانی یک مملکت ، امکان تحلیل، مقابله ، اصلاح را سخت تر و غیر ممکن تر می نماید.
جامعه ای که مردمش از فقرمالی و فکری و فرهنگی دزدی می کنند را می شود با تقسیم ثروت و رواج اخلاق انسانی و با کمک رسانه ها اصلاح نمود ولی در طبقات بالای جامعه که هم ثروت دارند هم دانش و هم رسانه ، از پس اصلاحشان برآمدن هزینه بسیار سنگینی دارد .
در تحلیل خیانت موجود در هر جامعه ای، اگر از چند تای معدود به لیست ها رسیدی ، نمی توانی تنها و بصورت فردی تحلیل اش بنمایی. افرادی که توانسته اند تا چنین جایگاه هایی بالا بیایند حتما به نوعی از استعدادهای برتر جامعه بوده اند. آنها ازبهترین محصولات پرورش استعداد و آموزش و پرورش مملکتند . اینجا دیگر تنها فرد مقصر نیست سیستم آموزشی کشور باید پاسخگو باشد و به نحوه کار خود شک کند.