...

سلام ، آمدم تا باشم

سلام ، آمدم تا باشم

طبقه بندی موضوعی

۲۶ مطلب با موضوع «قاسم آباد» ثبت شده است

در سمینار پیرغلامان که در گرگان برگزار شد قاسم باقری به عنوان ناشر نمونه عاشورایی انتخاب شد تبریکش باد بهمراه  آرزوی هزاران موفقیت روزافزون در کار و بار و حال...

=====

خزان بعد خدمت رفتن من اتفاق افتاده بود.

دفترچه خدمت برای سپاه ولی امر گرفتم تا سربازی ام آنجا باشد. اعزام مان برج 9 بود . یکباری یکی از دوستان قدیمی ام ، میثم نامی را ، در تشییع جنازه پدربزرگ یکی از دوستان که الان یادش به خاطرم نیست دیدم گفت: دانشگاه علمی کاربردی افتتاح شده برای ترم دوم سال، دانشجو می گیرد فامیل مان در متروست میگوید برای مترو هم جذب بورسیه دارد و شروع کرد به تعریف از مترو و دانشکده اش از قول فامیل شان .

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۲ ، ۱۴:۰۳
علی اکبر قلیچ خانی


راستش را بخواهید خاطرات سال های 74,75 را خیلی دوست ندارم .اتفاقاتی افتاد که نمی دانم چطور بنویسمش.

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۴
علی اکبر قلیچ خانی


از سال اول ، دهه محرم برنامه گرفتیم یکی دوسال اول، برنامه منزل علی نصیری بود .انتهای خیابان مسیح خواه. مجتبی قدوسیان  زیارت عاشورا می خواند قاسم روضه و نوحه اش را .

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۲ ، ۰۹:۵۵
علی اکبر قلیچ خانی

بعد از طالقان (که اردوگاه نبود و بیشتر به یک مسافرت دوستانه شبیه بود) اردوی مشهد و شمال جز برنامه های سالانه  مان بود . مشهد به اردوگاه وکیل آباد می رفتیم و شمال به اردوگاه رامسر .و همه آن ها پر از خاطراتی است که خاص  اردوهای دانش آموزی است .

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۲ ، ۱۳:۴۹
علی اکبر قلیچ خانی

اولین اردویی که رفتیم اردوی طالقان بود. همیشه اولین ها بهترین ها هستند.رفتیم روستا و خانه پدر ابراهیم یادگاری روستای خجیره . این روستا بین رشته کوههای البرز در منتهی الیه شمالی طالقان است . بعد از طالقان تا روستا جاده پر پیچ و خم  وخاکی بود .

۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۲ ، ۱۰:۵۵
علی اکبر قلیچ خانی

من وقاسم باقری سال های سال است که کنار همیم . البته او ما را کنار خودش نشانده است . ارتباط مان بالا و پایین بسیار داشت.زمانی صمیمی و زمانی به جایی رسیدیم که یکی باید می رفت ... در این گرمی و سردی روابط ، پخته شدیم تا رسیدیم به اکنون که هم من احترام او را بر خود واجب می دانم و هم او علیک گرمی به من می گوید . از آینده هم کسی خبردار نیست. کار و بار مان هم طوری نیست که از نوشابه باز کردن برای هم منفعتی عایدمان گردد.

۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۲ ، ۱۰:۰۷
علی اکبر قلیچ خانی