بعد از آن جلسه قرار شد من به عنوان یک میهمان در هیئت باشم و کاری به کارها نداشته باشم از سر ناراحتی یک موقع ها می رفتم یک موقع ها نمی رفتم - به خاطر بی معرفتی ام به حضرت، ازش عذر میخواهم- و چون بقر پیشانی سفید بودم می دیدم که حاشیه اش زیاد است با شیخ در میان گذاشتم گفت این کار را نکن و من هم مثل یک بچه خوب هر هفته می رفتم و می آمدم .
از قبل ازدواج دوست داشتم که در خانه مان جلسه وعظ و منبری برقرار باشد .